وقتی به مدیران موفق در طول تاریخ نگاه کنیم – چه در حوزه سیاست مانند ژولیوس سزار یا در حوزه تجارت مانند استیو جابز مدیرعامل سابق شرکت اپل - ممکن است فکر کنیم که آنها نقش بسیار فعالی را در پیشبرد سازمان خود ایفا کردهاند. سزار کسی بود که شخصا ارتش خود را همراهی میکرد و جابز مشهور بود که کوچکترین قطعات طراحی شده در محصولات اپل را بازبینی میکند.
اینجا است که نظری از سوی دیگر مطرح میشود. جی. کیث مورنیان، استاد مدیریت و سازمان در دانشگاه مدیریت کلاگ میگوید این روش خوبی برای مدیریت سازمان نیست. او در کتاب تازهاش با عنوان «دست به کاری نزن»، عنوان میکند که بیشتر رهبران موفق در عمل، تمام کارهای روزمره را به کارمندانشان واگذار میکنند تا برای یاری رساندن و هماهنگ کردن کل پرسنل وقت کافی داشته باشند. این کار، نه تنها روحیه مدیر را بالا میبرد که باعث بالا رفتن بهرهوری و پایین آمدن تنشهای احتمالی هم میشود.
مورنیان میگوید: «بیشتر رهبران بیش از حد نیاز کار انجام میدهند و هنگامی که این کارها را انجام میدهند مثل مدیر خردهکار به نظر میآیند.»
محتوای کتاب حاصل نزدیک به 40 سال تدریس مورنیان است.او معتقد است: «تصمیمگیری، گفتوگو و مهارت ایجاد تشکل و کار گروهی اساسیترین مسوولیتهای سطح مدیریت هستند. یک منطق نهایی که از تشکیل یک گروه از کارمندان معتمد و تمرکز بر امور کلی و مهم سازمانی میتوان برداشت کرد این است که رهبران در زمینه امور روزمره نباید دخالت داشته باشند.»
او از سوژههای خود که عموما یا مدیر اجرایی هستند یا قصد دارند در آینده به این پست برسند، میپرسد: «به نظر شما اگر توان و استعدادهای بالقوه همه اعضای زیرگروه شما بالفعل شود، اوضاع چطور خواهد بود؟» وی اضافه میکند: «همه مخاطبان این پرسش، پس از این حرفم لبخند میزنند. بعد میگویم، چرا به آنها کمک نمیکنید که به این وضعیت دست یابند؟ تنها کاری که باید بکنید این است که کمی هماهنگی کنید و راه را برایشان هموار کنید». مورنیان البته تاکید دارد این کاری است که حرف زدن در موردش راحت ولی اجرایش خیلی کارسختی است.
برای افرادی که به شغل خود علاقه دارند و به موفقیت میاندیشند، سخت است که بخواهند خود را از جزئیات و خردهکارهای روزانه عقب بکشند. یک مشکل متداول این است که افراد به خاطر اینکه برای مثال تکنسینهای قابلی بودهاند به مناصب مدیریتی ارتقا پیدا میکنند درحالیکه بسیار مهم است وقتی مدیر شدند، دیگر دست از کار تکنسینی بردارند و کار را به کارمندانشان محول کنند.این امتناع از ترک عادتهای گذشته مشکلات زیادی بهبار میآورد. بسیاری ازاین رهبران از گروههایی که اعضایشان بیکار ماندهاند یا چالشی برای دست و پنجه نرم کردن ندارند، غافل میشوند. این کارمندان عملکرد لازم را ندارند و در نهایت ممکن است بهترینهایشان با نارضایتی گروه را ترک کنند.
فروش انواع دوربین های فیلمبرداری حرفه ای
فروشگاه میلاد : فروش دوربین های فیلمبرداری حرفه ای و لوازم جانبی دوربین + دوربین فیلمبرداری کارکرده و دست دوم با ضمانتنامه معتبر و خدمات پس از فروش
خیابان جمهوری ، زیر پل حافظ ، پاساژ حافظ ، شماره ??
???????? - ????????
مورنیان چند روش را برای آموختن «انجام ندادن کار» پیشنهاد میکند. برای کسانی که تازهکار هستند، رهبران باید کارمندانی را که توانمندتر هستند انتخاب کنند و شرایط مناسب را برای همکاری با آنها فراهم کنند.او همچنین اشاره میکند که حرکت اولیه رهبران برای هدایت یک گروه معمولا این است که به اعضا وظایف کوچک محول کنند. با این کار، به تدریج هم آنها را آزمایش میکنند و هم اینکه درصد خطر را پایین میآورند، ولی مورنیان میگوید این کار هم درست نیست.
پیشنهاد او این است: «در عوض مشق اول شما این است که با اعضای گروه خود مشورت کنید و به فایلهای پرسنل در کارگزینی مراجعه کرده و آنها را مطالعه کنید تا دریابید آنها چه میزان مهارت دارند و روی چه پروژههایی کار میکنند. » صد البته او به مدیران پیشنهاد نمیکند که به معنی واقعی کلمه هیچ کاری انجام ندهند و بروند گلف بازی کنند. با وجود واگذاری وظایف، رهبران کارآمدی که از این روش استفاده میکنند کماکان در امور سازمان درگیر هستند. او اضافه میکند که: «مهمترین کار این است که در راهرو قدم بزنند و از کارمندان دو سوال ساده بپرسند: یکی اینکه حال شما چطور است؟ و دیگری آیا میتوانم شرایط کار کردن را برای شما تسهیل کنم؟ این دو سوال نشان میدهند که مدیر هم به خود کارمند و هم به کارآیی او اهمیت میدهد.»
او اضافه میکند که: «اگر شما بدانید مدیرعامل به شما اهمیت میدهد، انگیزه بیشتری برای کارآیی بیشتر بهدست میآورید.» برای یک مدیر موفق، «تسهیل کردن شرایط» و «هماهنگ کردن» تنها دو کلمه حفظ شده از کتاب درسی مدیریت نیستند. یک رهبر و مدیر میتواند به دیگران کمک کند که در آنچه انجام میدهند به موفقیت برسند. به بهترین مدیر فروش خود و گروه کاری خود تا جایی که میتوانید اطلاعاتی راجع به خریداران احتمالی بدهید.
مطمئن شوید که همه، کار خود را به موقع میرسانند تا همه چیز سر موقع مقرر آماده شود. با انجام دادن کمتر و کمتر کارهای روزمره، شما زمان پیدا خواهید کرد که برای آینده برنامهریزی کنید. کتاب مورنیان دو استثنا را در این رویکرد رهبری بر میشمارد: هنگامی که شما تنها فرد با مهارت مورد نیاز برای یک کار فوری هستید و زمانی که یک کار غیرمتعارف باید انجام شود و لازم است کسی آستینهایش را بالا بزند. در مورد کار اول، یادتان باشد که فقط باید یک بار اتفاق بیفتد چون پس از آن شرکت باید یکی از کارمندان موجود را برای به دست آوردن آن مهارت آموزش دهد یا فرد جدیدی برای آن کار استخدام کند.
دخالت نکردن در خردهکارهای روزمره، همیشه منافع زیادی به همراه دارد، نیروی کار راضیتر، محصول نهایی بهتر، دوباره کاری کمتر، زمان بیشتر برای برنامهریزی و مدیرانی آرامتر. همچنین اعضای تیم شما مهارتهایی را از خود بروز خواهند داد که شما پیش از این از آنها خبر نداشتید و دستاوردهایی خواهند داشت که از انتظارات شما از تواناییهای آنها فراتر میرود. در این صورت مدیران میتوانند کار هفتگی خود را به نصف کاهش دهند و به سبک فرانسوی ۳۵ ساعت برسانند. البته این روش ممکن است برای کارتان خطرآفرین باشد. ممکن است رقیبان شما در سازمان شایعه کنند که شما دارید تنبلی میکنید.
ولی در مقابل، چون اعضای گروه در نتیجه سپردن مسوولیتهای بیشتر به آنها انگیزه بالایی پیدا کردهاند، کارآییشان بالا رفته و میتوانند از گروههای رقیب دیگر پیشی بگیرند. زمانی که اعضای گروه شما عملکرد عالی داشته باشند اعتبار چه کسی بالا میرود؟ البته شما. وی میافزاید: « عملکرد گروهها همیشه منعکس کننده کارآیی مدیرشان است. اگر تیم شما موفق باشد و مردم ببینند شما کاری نمیکنید، آنها شما را تنبل نمیپندارند و در عوض میخواهند بدانند رمز موفقیت شما در چیست.»
شاید اگر از همه آدم های دنیا بپرسید: بزرگترین آرزوی شما چیست؟ یکصدا جواب دهند: آرامش، آرامش، آرامش!
در گذشته های دور آرزوی بشر در اختیار داشتن امکانات مادی بود تا در رفاه زندگی کند. ولی امروزه با وجودی که کماکان مادیات نقش خود را در زندگی انسان حفظ کرده اما از رتبه نخست به رتبه دوم خواسته های او تنزل کرده است. زیرا امروزه همه به دنبال آرامش این گوهر گرانبها هستند که به راحتی پیدا نمی شود.
با خانواده ای مشاوره می کردم که دارای دو فرزند دختر و پسر بودند. مرد تحصیلکرده و فوق العاده پولدار بود. زن خوش پوش و به چند میلیون تومان جواهر آراسته ! این جمع دارای دو خانه قصر مانند خانه وییلایی در شمال، خانه هایی در آمریکا و انگلستان و پنج ماشین شیک بودند! آیا همین ثروتی که تا اینجا برشمردم کافی نیست تا آنان احساس خوشبختی کنند؟ خیر! حتما تعجب خواهید کرد اگر بگویم این مرد ثروتمند صاحب یک برج و چند کارخانه، بیش از دو بار در دفتر من گریسته است!
همسرش وقتی نزد من آمد تقریبا از دست رفته بود. او که یک چشمش خون و چشم دیگرش اشک بود از دست شوهر و فرزندانش می نالید. این جمع همه با هم قهر و دشمن بودند! فقط مادیات وسیله ارتباط آنها با هم بود. به گمانم همین قدر کافی باشد تا به شما اثبات شود ثروتمندان آنطور که به نظر می رسند در آرامش و خوشبختی نیستند مگر آن دسته که از هنر بهتر زیستن آگاهی کافی داشته باشند. در واقع اگر خوشبختی وجود داشته باشد بیشتر در طبقه متوسط است که حداقل نیازهای مادی آنها برطرف شده و از این مجال و فرصت برخوردارند که به جای دویدن به دنبال آب و نان در پی رشد فرهنگی و معنوی خویش باشند و در نتیجه به تلقی درست تری از زندگی برسند و هم خود خوشبخت شوند و هم اطرافیانشان.
پس عزیزان من اگر گاهی آرامش تان به هم می خورد دل نگران نشوید زیرا تا ابد در آرامش بودن برای هیچ کس میسر نیست. همین قدر کافی است که در کل زندگی آرامی داشته باشید.
باربری بارسلون اولین و معتبر ترین شرکت حمل و نقل و باربری در تهران با ارائه خدمات در کلیه مناطق تهران بزرگ
باربری بارسلون با چندین سال تجربه در زمینه حمل بار شهری و بین شهری آمداه خدمت رسانی به همشهریان عزیز تهرانی میباشد . جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای اتوبار بارسلون تماس حاصل نمایید .
22149545 - 88563350 - 44849865
اقدامات زیر به حفظ آرامش ما کمک شایان می کند:
گاهی با خود خلوت کنید و در سکوتی مجموعه اعمال و گفتار خود را بررسی کنید. البته هرگز به خود نمره رد ندهید و صرفاً به بررسی اعمال خود بپردازید. آنگاه از توصیه های درون خود پیروی کنید، زیرا ندای درون صحیح ترین راه را به شما نشان می دهد. گاهی به حرف دلتان گوش دهید همان که گاهی کار دستتان داده است.
می گویند: «ارزش تفکر بیش از عبادت است.» فکر کردن و به عمق اتفاقات روزمره دقیق شدن و دلایل رویدادها را بررسی کردن باعث آرامش انسان می شود، چون انسان راه را از چاه تشخیص می دهد و می تواند شیوه حل مشکل خود را بیابد.
باید روی محاسن اطرافیان خود تمرکز کنیم و از ارزش هایشان قدردانی کنیم. ضمن اینکه عیب های احتمالی آنها را نادیده بگیریم. این رفتار باعث می شود هم خود به آرامش برسیم و هم بستگان و اطرافیان ما.
ما به جای آنکه وقت خود را پای رادیو، تلویزیون، ویدئو و ماهواره تلف کنیم باید به دانش و خردمان بیفزاییم. هنوز هم مستقیم ترین و بهترین راه در این عصر پیشرفت های جهشی علم و فن، مطالعه کتاب است. با فزونی دانایی، نگاهی دیگر به همه چیز پیدا می کنیم و در نتیجه به میزان آرامش ما اضافه می شود.
زیرا سرلوحه برنامه روزانه ما باید حفظ سلامت باشد که از طریق ورزش میسر است، و به این طریق می توانیم به اغلب بیماری ها نه بگوییم. باز می رسیم به همان مثل درست قدیم که روح سالم در بدن سالم است و یا سلامتی یک پای آرامش است.
یعنی با هر کسی رنجشی داریم باید آن را از بین ببریم.
منظور من هم بخشش مادی و هم بخشش خطاهای دیگران و هم بخشش عاطفه به نیازمندان است. آیا هیچ از خود پرسیده اید چه کسانی یا چند نفر به ابراز محبت شما نیاز دارند؟ چه اشکالی دارد حیطه نیازمندان به خود را تا کودکان یتیم پرورشگاهی، بیماران بی کس بستری در بیمارستانها یا کهنسالان تنهای مقیم خانه سالمندان گسترش دهید؟ آیا تاکنون به کانون اصلاح و تربیت رفته اید؟ به پرورشگاهها چطور؟ آیا به سر و صورت بچه هایی دست کشیده اید که کمبود عاطفی دارند؟ اگر نه هنوز دیر نشده است. بخشش فقط با پول نیست گاهی با یک قدم یا قلمی می توان بزرگترین بخشش ها را انجام داد و دل انسان دردمندی را شاد کرد.
این نظم باید از برنامه ریزی ناشی شده باشد. راه حل سریع و آنی اکثراً جوابگو نیست.
چنین دوستانی به ما نیروی بسیار می دهند به شرط آنکه هنر انتخاب معاشران مناسب و حفظ آنها را داشته باشیم.
شما نیز می توانید هرکاری را که می خواهید انجام دهید فقط به این دلیل که آن را دوست دارید. این شیوه تفکر افق های جدیدی از تجربه های نو را به روی شما می گشاید و به شما یاری می کند ترس از ناشناخته ها را از خود دور کنید. پس می توان مدعی شد موسیقیدان آهنگ بسازد، نقاش پرده نقاشی بکشد، شاعر شعر بگوید و ... خلاصه جهان به راه خود برود در حالی که من و شما فارغ از هر دغدغه ای به آن چیزی می پردازیم که دوست داریم.
در ادامه قصد داریم ۲۰ عادتی که اشخاص عادی، به راحتی به سویشان سوق پیدا می کنند اما افراد موفق از انجامشان پرهیز می کنند را برایتان توضیح دهیم؛
موفق ترین افراد، موفقیت خود را با شادی خود و آرامش درونی می سنجند نه پول. داشتن امنیت مالی، باعث گشوده شدن موقعیت های شغلی جدید و کمبود استرس می گردد اما، این دسته از افراد به این درک رسیده اند که پول نمی تواند باعث خوشحالی واقعی شود.
نه تنها افراد موفق اهداف آینده ی دور و نزدیک خود را به شکل واضحی مشخص نموده اند، بلکه برای هر روزشان نیز برنامه ریزی دقیقی دارند تا بتوانند به هدف اصلی خود در دراز مدت دست یابند. آنها به طور کامل از اهمیت «ساعت طلایی»، که در اصل اولین ساعت پس از بیدار شدن است، آگاهند.
این دسته از افراد، پس از رسیدن به تکامل در هر بخشی، باز هم دست از رشد و بهبود نمی کشند. آنها دریافته اند که رسیدن به تکامل در هر کار نیست که ارزش دارد، بلکه مهم، تجربیاتیست که در طول انجام کار به دست می آید. از این تجربیات می توان در اهداف و پروژه های بسیار دیگری کمک گرفت.
زمانی که در کنار افراد منفی نگر قرار بگیرید، تفکرات منفیشان به راحتی می تواند به شما نیز منتقل شود. افراد موفق به هر شکلی که شده از اشخاص منفی نگر دوری می کنند و در عوض، تلاش دارند با اشخاص مثبت اندیش معاشرت بیشتری پیدا کنند تا آنها نیز بتوانند الهام بخششان باشند.
باربری بارسلون اولین و معتبر ترین شرکت حمل و نقل و باربری در تهران با ارائه خدمات در کلیه مناطق تهران بزرگ
باربری بارسلون با چندین سال تجربه در زمینه حمل بار شهری و بین شهری آمداه خدمت رسانی به همشهریان عزیز تهرانی میباشد . جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای اتوبار بارسلون تماس حاصل نمایید .
22149545 - 88563350 - 44849865
افراد موفق اجازه نمی دهند افکار منفی باعث شکستشان شود. زمانی که با مشکلی رو به رو می گردند، با استفاده از تجربه ی خود به سرعت به بخش مثبت ماجرا اندیشیده و به خود می گویند بار ها مشکلات اینچنین بسیاری را پشت سر گذاشته اند. این دسته از افراد به جای تمرکز بر مشکلاتی که شاید در میان راه پیدا شود، تمام تمرکز خویش را بر روی موفقیتشان در هر امری می گذارند.
می دانند که شکست، راهیست که برای رسیدن به پیروزی طی می شود و به آنها همانند موقعیت هایی برای یادگیری و رشد می نگرند. آنها می دانند که هرچند بار هم که باخت را تجربه کنند، تا زمانی که بار دیگر برخواستن و تلاش کردن را پیشه ی راه خود کنند، واقعا شکست نخورده اند.
زمانی که بر روی مشکلات خود به شکل کامل تمرکز کنید، رفتارتان با استرس و ناراحتی همراه خواهد شد؛ همین موضع سبب می گردد تا مشکلات بسیار بیشتری نیز بر سر راهتان قرار گیرند. از سوی دیگر تمرکز بر راه حل ها و اقدامات، سبب می شود تا روحیه ای بهتر بیابید و افکارتان نیز به سوی مثبت شدن حرکت کنند. افراد موفق بیش از حد به مشکلات تمرکز نمی کنند و در عوض، پس از تحلیل اوضاع، سریعا از مشکلات دور می شوند.
افراد موفق می دانند که قضاوت و نوع تفکر دیگران در مورد آنها، ارزشی ندارد و فکر کردن در مورد آن، صرفا باعث رنجش می گردد؛ وقتی فردی در مورد زندگی شخصی شما اظهار نظر می کند، آن نظر صرفا زمانی ارزش دارد که خودتان نیز با آن موافق باشید.
افراد موفق فعال هستند و در نتیجه، کارهایشان را نیز به موقع انجام می دهند. زمانی هم که مرتکب خطا شوند، به شکل کامل مسئولیت آن را بر عهده می گیرند. آنها تمایل دارند وظایف روزانه و کلی خود را به شکل صحیح به سرانجام رسانند.
این دسته از افراد معتقد هستند که موفقیت برای همه و به اندازه کافی وجود دارد تا بتوانند آن را کسب کنند. می دانند که هر چقدر افراد خوشحال و موفق تر در این کره خاکی وجود داشته باشند، زندگی بهتر خواهد شد. اگر شخص دیگری قادر به انجام کاری شود که آنها توانسته اند انجام دهند، به جای حسادت، از وی قدردانی می کنند.
می دانند که کار، بسیار مهم است اما هیچگاه حاضر نیستند خانواده و عزیزان خود را فدای کارشان کنند.
فایده همه ی فشارهای کاری چیست زمانی که فقط احساس نا امیدی و خستگی در ما موج زند؟ افراد موفق می دانند چطور آرامش داشته و به سرگرمی هایشان بپردازند. آنها می دانند با استراحت، باتری های خود را برای به سرانجام رساندن پروژه هایشان شارژ کرده اند.
با سلامتی، می توان از لحظات زندگی لذت برد؛ افراد موفق می دانند که اگر به شکل فیزیکی، روحی و احساسی سالم نباشند، نمی توانند به اهدافشان نزدیک شوند.
اهدافی که افراد موفق برای خود تعریف می کنند، قابل اندازه گیری و مشخص هستند. می دانند دقیقا چه می خواهند و چه زمانی به آن خواهند رسید. داشتن هدفی مشخص، باعث می گردد بدانید چقدر از راه را طی کرده اید و تا رسیدن به مقصودتان چقدر باقی مانده است؛ از همین رو، دیگر از خود نمی پرسید «پس چه زمانی نتیجه خواهم گرفت؟»
افراد موفق، مشخص می کنند که چه می خواهند، سپس، موتور خود را روشن کرده و به سویش می تازند. زمانی که تصمیمشان قطعی شد، دست به انجام هر کاری می زنند تا آن خواسته را به سرانجام رسانند. داشتن این عادت به هر فردی کمک خواهد کرد تا بتوانند اعتماد به نفس بسیار بالایی داشته باشد.
زمانی که تصمیم گیری های ضعیف دیگران، بر کار آنها نیز تاثیر مخرب داشته باشد، اجازه نمی دهند تفکرات منفی آنها را احاطه کنند؛ در عوض، با بخشش، خود را به آرامش می رسانند. آرامش درونی و خوشنودی، برایشان بالاترین اهمیت را دارد.
باربری بارسلون اولین و معتبر ترین شرکت حمل و نقل و باربری در تهران با ارائه خدمات در کلیه مناطق تهران بزرگ
باربری بارسلون با چندین سال تجربه در زمینه حمل بار شهری و بین شهری آمداه خدمت رسانی به همشهریان عزیز تهرانی میباشد . جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای اتوبار بارسلون تماس حاصل نمایید .
22149545 - 88563350 - 44849865
آنها درک می کنند که گذشته، تمام شده و دیگر آن لحظه وجود ندارد. اگر تمرکز انسان بر روی اتفاقات گذشته باقی بماند، مشرف به اتفاقات زمان حال نخواهد بود. اگر در گذشته آسیب دیده اید، تلاش کنید به یاد داشته باشید که حال، زمان دیگریست و می توانید تمرکز خود را بر روی رشدتان بگذارید.
برنامه ریزی، استراتژی و تاکتیک ها عوض می شوند؛ به جای ناامید و ناراحت شدن، افراد موفق سریعا خود را با وضعیت موجود هماهنگ می کنند زیرا رسیدن به اهدافشان برای آنها مهم تر از هر چیز دیگریست.
افراد موفق، برای خود مربی و یا رهنماهایی دارند که در زمان به چالش کشیده شدن، به سراغشان می روند. آنها همواره در حال یادگیری هستند و برای بهبود شیوه ی زندگی خود، تلاش می کنند.
افراد موفق همواره برای نعمت های کوچک و بزرگ در زندگیشان، سپاسگذار هستند. پیش از خواب، تفکر در مورد همه موارد مثبتی که در زندگی وجود دارند، باعث داشتن ذهنی مثبت نگر و افزایش انگیزه خواهد شد.
امروزه مثل گذشته نیست که هر روز حداکثر سه یا چهار ویزیتور به فروشگاهی سر بزنند و سفارش بگیرند. افزایش تعداد تولیدکنندگان و شرکت های پخش، تعداد ویزیتورهایی که هر روز به یک فروشگاه مراجعه می کنند، شاید از 20 مورد هم عبور کند. طبیعی است که در چنین شرایطی رقابت شدیدی میان شرکت هایی که محصول مشابهی را تولید می کنند، به وجود می آید و هر شرکت می خواهد سهم بیشتری از شلف فروشگاه را مال خود کند. این رقابت فقط به مدیریت ارشد سازمان مربوط نمی شود بلکه ویزیتورها و سرپرستان فروش که مستقیما به بازار سروکار دارند، بیش از هرکس دیگری آن را لمس می کنند.
یکی از راه هایی که برای پیروزشدن در این رقابت توسط برخی از شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد، تخفیف دادن است. این تخفیف ممکن است شکل های مختلفی به خود بگیرد اما یکی از متداول ترین شکل های آن که امروزه زیاد به چشم می خورد، جایزه ی خرید است. جایزه ی خرید می تواند استراتژی موفقی باشد و فروش را بالا ببرد اما گاهی اوقات استفاده ی بی رویه از آن به ضرر شرکت و به هم خوردن نظم بازار منجر می شود.
بدون شک تخفیف دادن و جایزه ی خرید راه هایی خوبی برای بالابردن تعداد فاکتور هستند اما اگر به درستی مورد استفاده نشوند، ذهنیتی را برای مشتری به وجود می آورند که دیگر نمی توان آن را عوض کرد. وقتی مشتری برای خرید یک باکس 24تایی کنسرو، 12 عدد یعنی 50 درصد جایزه می گیرد، دیگر نمی توان در خریدهای بعدی او را مجاب کرد که برای یک باکس، 2 عدد جایزه بگیرد یا اصلا جایزه نگیرد. بنابراین تخفیف دادن اصول و قواعدی دارد که اگر این اصول رعایت شوند، آنگاه می توان از تخفیف به عنوان ابزاری تاثیرگذار استفاده کرد. برخی از این اصول عبارتند از:
باربری بارسلون اولین و معتبر ترین شرکت حمل و نقل و باربری در تهران با ارائه خدمات در کلیه مناطق تهران بزرگ
باربری بارسلون با چندین سال تجربه در زمینه حمل بار شهری و بین شهری آمداه خدمت رسانی به همشهریان عزیز تهرانی میباشد . جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای اتوبار بارسلون تماس حاصل نمایید .
22149545 - 88563350 - 44849865
1- از تخفیف برای نشان دادن قدردانی خود استفاده کنید، نه برای نگه داشتن مشتری. اگر تقاضای کاهش قیمت توسط مشتری اعلام می شود، بدین معنی است که او برای کار شما اهمیت قائل نیست و تنها چیزی که برایش مهم است، این است که ارزان ترین شرکت را انتخاب کند. در چنین شرایطی، تخفیف دادن چاره ی کار نیست چون اگر روز بعد شرکت دیگری تخفیف بیشتری از تخفیف شما به مشتری بدهد، او به راحتی شما را کنار خواهدگذاشت. چنین مشتریانی دیر یا زود برای شما دردسرساز خواهندشد. هیچ وقت از تخفیف به عنوان ابزاری برای نگه داشتن مشتری استفاده نکنید. تخفیف روشی برای نشان دادن قدردانی شما نسبت به مشتری است. وقتی مشتری در طول چند سال کارکردن با شما همیشه خوش حساب بوده و ریال خوبی خرید کرده، لیاقت تخفیف را دارد.
2- در مورد قبلی عنوان کردیم که تخفیف دادن ابزاری برای قدردانی از مشتری است. همه ی مشتریان شایستگی قدردانی را ندارند پس تخفیف برای همه ی مشتریان نیست. حتی اگر شرکت شما برنامه ی تخفیفی برای تمام مشتریان دارد. لازم نیست شما به عنوان نیروی فروش، مشتری را از این مسئله آگاه کنید زیرا در این صورت برگشتن به قیمت های نرمال کار بسیار سختی خواهدشد و مشتری با آن کنار نخواهد آمد. وقتی شما به صورت کلی به تمام مشتریان تخفیف می دهید، آنها این گونه نتیجه گیری می کنند که شرکت شما می تواند همان کیفیت را با هزینه ی کمتر تولید کند. راضی کردن این مشتریان برای پرداختن قیمت کامل کار بسیار سختی خواهدبود.
برای جلوگیری از بروز چنین مشکلی، حتی الامکان از ارائه ی تخفیف های کلی به تمام مشتریان به ویژه مشتریان جدید خودداری کنید. برای اینکه تعیین کنید کدام مشتریان شایستگی گرفتن تخفیف را دارند، معیارهای زیر را مورد توجه قرار دهید:
3- تنها در صورتی تخفیف بدهید که از رسیدن به اهداف درآمدی تان مطمئن هستید. تخفیف دادن تکنیک مطمئنی نیست مگر اینکه به اندازه ی کافی مشتری وفادار داشته باشید تا رسیدن به اهداف تان کار سختی نباشد.
اگر راهی به جز تخفیف دادن باقی نمانده، از تخفیف های کوچک برای پروژه های بلندمدت استفاده کنید. می توانید برای همکاری های بعدی به مشتری «تخفیف قدردانی» بدهید مثلا اینکه اگر مشتری، مشتری جدیدی به شما معرفی کند، درصدی تخفیف یا جایزه خواهدگرفت.
تخفیف دادن اگر به شکل درست اجرا بشود، یکی از ابزارهای کارآمد فروشنده در جهت افزایش فروش خواهدبود. شناخت فروشنده از شرایط حاکم بر بازار، شرایط تک تک مشتریان، و وضعیت رقبا به او کمک خواهدکرد که بهترین تصمیم را در مورد تخفیف دادن یا ندادن بگیرد. بهتر است شرکت ها از تخفیف های افراطی که در مواقعی برای جبران کمبود نقدینگی خود استفاده می کنند، پرهیز کنند تا نظم بازار به هم نخورد چون دود این کار به چشم همه از جمله خود آنها خواهدرفت.
مدیرعامل بزرگترین کمپانی دنیا درباره نحوه تصمیمگیری و زمان مناسب برای پذیرش شکست نظرات خود را بیان کرده است. او میگوید: انتظار برای اتفاق آرا میتواند منجر به شکست شما شود.
کمپانی والمارت کارهای بزرگی انجام داده است؛ حدود دو میلیون نفر را در بیست و هفت کشور استخدام کرده است، 11453 فروشگاه دارد و حدودا مبلغ فروش 485 میلیارد دلار را در طول سال مالی اخیر وارد بازار کرده است. تنها در چند سال گذشته حدود 120 هزار مورد کالا در هر مرکز خرید برای فروش عرضه کرده است، اکنون در بنتونویل در آرکانزاز تک فروشی به سمت فروش اینترنتی میرود و زنجیره عرضه و تقاضا هنوز هم در حال گسترش است.
اداره بزرگترین کمپانی دنیا اکنون در دست مرد 48 سالهای به نام داگ مک میلن«Doug McMillon» است، جوانترین فردی که خرده فروشی جهانی را اداره کرده است، البته به استثنای بنیانگذار آن سام والتون. مک میلن تمام زندگی کاری خود را در کمپانی والمارت سپری کرده است و کار خود را، زمانی که هنوز دانشآموز بود، با تخلیه بار کامیون شروع کرد. او به سرعت به سوی مدیریت گام برداشت و پیش از آنکه در سال 2014 مدیرعامل شود، 5 سال در راهاندازی شرکتهای برون مرزی والمارت سپری کرده بود.
اداره کسبوکاری که کشورها و فرهنگهای زیادی را در بر میگیرد بهصورت غیرعادی پیچیده است. در اینجا به 6 درس در کسبوکار جهانی اشاره شده است؛ درسهایی که مک میلن در سخنرانی «نگاهی از بالا» در دانشکده تحصیلات تکمیلی کسب وکار مطرح کرده است.
والمارت در سال 1997 به آلمان نقل مکان کرد، اما نتوانست بیش از 2درصد از بازار فروش محصولات غذایی را به دست آورد. مک میلن میگوید هرگز تصور نمیکرده است فرهنگ تا این حد بر عملکرد شرکت تاثیرگذار باشد. او بر اهمیت فرهنگ تاکید میکند و البته خاطر نشان میکند که منظور از فرهنگ، رفتار افراد است. والمارت ابتدا دو کمپانی محلی خرید و آنها را گسترش داد اما به نصایح مدیران محلی توجهی نکرد.
گروه والمارت در نظر داشتهاند تا فرهنگ خود را به سرعت در این سازمان جا بیندازند و تکنولوژی و آنچه را مایه دلخوشی و موفقیت آنها بود به افراد سازمان جدید آموزش دهند و به آنها بگویند «بیایید با هم دست بهکار شویم»، همه چیز به یک باره. این تلاشها در سال 2006 یک شکست تلقی شد و والمارت شرکتهای آلمانیاش را تعطیل کرد.
قوانین دولتها نقش مهمی ایفا میکنند و گاه کاری نمیتوان کرد جز انتظار. از نظر مک میلن در مواجهه با قوانین سختگیرانه کشورها، بهترین کار انتظار کشیدن برای تغییر آنها است. برای مثال حضور والمارت در هند به 20 واحد فروشگاهی «بخر و ببر» محدود میشود؛ فروشگاههایی که اجناس خود را به کسبوکارهای کوچک عرضه میکنند زیرا فروشگاههای بزرگ متعلق به افراد خارجی نمیتوانند، مستقیما با مصرفکننده در ارتباط باشند.
درست است که والمارت تمایل به کسبوکارهای بسیار بزرگتر دارند اما اکنون تمام کاری که میتوانند انجام دهند توسعه واحدهای «بخر و ببر» و انتظار کشیدن برای تغییر قوانین است.
جهانی شدن، برندهایی مانند پمپرز و نستله را در همه جا معرفی کرده است اما از دیدگاه مک میلن سلیقهها هنوز محلی است. در نتیجه وجود گروههای خرید محلی یک الزام است. به گفته او ما در هر منطقه استعدادهای محلی را جذب کردهایم تا درباره چگونگی ورود به بازار، قیمتگذاری و آیتمهایی که باید همراه داشته باشیم، راهنمایمان باشند. خبرگی خود را به اعضای تیمهای محلی انتقال دهید.
از نظر او تطبیق پیدا کردن با یک فرهنگ خارجی به این معنا نیست که درسهایی را که در آمریکا آموختهاید، فراموش کنید. ما در مورد خردهفروشی مسائل زیادی آموختهایم، مواردی مربوط به تکنولوژی یا زنجیره عرضه یا مدل تجارت که به خودی خود نیاز است در طول زمان بهکار برده شوند؛ بنابراین آنچه برعهده ماست استخدامهای عالی برای راهاندازی بازارها است، سپس باید ابزارها و منابعی در اختیار آنها قرار دهیم تا در طول زمان به بیشتر از یک فرهنگ و یک الگوی تجارت رایج تبدیل شوند.
فروش انواع دستگاه های فلزیاب ، طلایاب و گنج یاب با ضمانتنامه معتبر و خدمات پس از فروش
شرکت فلزیاب دی اف آر ارائه دهنده برترین دستگاه های فلزیاب دنیا با پشتیبانی و خدمات پس از فروش و آموزش. جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن های زیر تماس حاصل نمایید
02166272413 - 09196753001
مدیر نمیتواند همه جا حضور داشته باشد پس باید به تیمی قوی تکیه کند ولی در واقع هیچ جایگزینی برای درک واقعی کار وجود ندارد. به گفته مک میلن او 5 سال را در سفر گذراند و این سفرها را واقعا دوست داشت. والمارت قصد دارد حداقل دستمزد را برای کارگران آمریکایی تا ساعتی 10 دلار افزایش دهد.
مک میلن میگوید یک مدیر خوب احتمالا 80 درصد مشکل را میداند و شخص دیگری که در اتاق است احتمالا 20 درصد دیگر را میداند. پس در واقع شغل شما تنها گوش دادن نیست، نه تنها کمک به تبادل نظر در چیزی است که 80 درصد درباره آن میدانید بلکه گوش دادن بهمنظور دریافتن 20 درصد دیگر است. مدیران اجرایی رده بالا نیازمند جمعآوری شعور جمعی تیمشان هستند اما در انتظار اتفاق آرا ماندن، میتواند موجب شکست شما شود. به گفته مک میلن «چالش برای والمارت جذب افراد کم اما تاثیرگذار در کنار یکدیگر است تا بتوانند بهترین تصمیم را گرفته و آن را اجرایی کنند.»