شما میتوانید یک انسان تحلیلگر، اطلاعات محور و یا یک تاجر مصمم باشید، اما تجارت نهایتا در ارتباط با مردم خلاصه میشود. این بدان معناست که تجارت در مورد احساسات است، احساسات شما و افرادی که هر روزه با آنها سرو کار دارید.
افراد بسیار موفق نه تنها در زندگی خود، بلکه در زندگی افرادی که به آنها اهمیت میدهند، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای، تغییرات بزرگی ایجاد میکنند.
شاید طرف مقابل شما مردد است، شاید او متزلزل و یا خجالتی باشد، جواب هرچه باشد، مردم معمولا سوالات متفاوتی میپرسند که انتظار دارند شما به آنها پاسخ دهید.
ممکن است کارمندتان نظر شما را در مورد گذراندن بعضی دورههای کاری جویا شود. مسئلهای که او واقعا میخواهد بداند این است که آیا شما آینده خوبی برای پیشرفت او در شرکت میبینید؟ او امیدوار است که جواب شما مثبت باشد و همچنین امیدوار است دلیل آن را با او در میان بگذارید.
اتوبار و باربری بارسلون : اولین و بهترین شرکت حمل و نقل اثاثیه منزل و اداری
ممکن است همسر شما نظرتان در مورد صحبت کردن با زنان دیگر در مهمانی را بپرسد. مسئلهای که او واقعا به دنبالش است داشتن اعتماد کامل به او میباشد. او انتظار شنیدن این که به او اعتماد دارید و علت اعتماد شما را دارد. پشت سر همه سوالها، یک سوال پرسیده نشده وجود دارد. به آن سوالها نیز دقت کنید، چرا که شاید آن سوالی باشد که طرف مقابل شما واقعا به دنبال جواب آن میگردد.
شما نباید منتظر باشید که کسی شما را کشف کند. شما نباید منتظر تایید باشید. شما نباید منتظر شخصی برای کمک به خود باشید. شما میتوانید هر کاری که به ذهنتان میرسد را همین الان انجام دهید. شاید موفق نشوید. اما شما نباید منتظر بمانید. پس در یک کلام، منتظر نباشید!
بعضی شغلها به تلاش و کوشش، بیش از مهارت نیاز دارند. بستهبندی مواد خوراکی، تحویل بستههای پستی و رسیدگی به مشتریان همگی از جمله کارهای آسان میباشند. تنها تفاوت در میزان تلاش افراد است. عملی بیشتر از یک تشکر ساده برای کسی که بدون هیچ چشمداشتی برای شما کاری انجام میدهد انجام دهید. لبخند بزنید. با چشمانتان ارتباط برقرار کنید و کلماتی با محبت بیان کنید.
در اطراف شما افراد سختکوش ناشناس بسیاری وجود دارند. تبدیل شدن به شخصی که هر روز حداقل با یکی از این افراد آشنا میشود بسیار خوب است. شما با احترام گذاشتن به این افراد بهترین نوع احترام را در جواب دریافت میکنید، احترامی که ناشی از یک تغییر است، هرچند که در زندگی فرد دیگر زودگذر باشد.
شاید شما مسئول کاری باشید. شما میدانید چه کار کنید. پس طبیعی است که به کارمندانتان بگویید که چه کار کنند و چگونه آن کار را انجام دهند اما در حین کار شما خلاقیت آنها را از بین خواهید برد و باعث تنزل مهارت و تجربه آنها خواهید شد.
اجازه دهید کارمندانتان نحوه انجام و چگونگی کار را نشان دهند. این امر نشانگر احترام شما به تواناییها و اعتماد به تصمیم گیری آنها میباشد. در دنیایی پر از دستور و کنترل، آزادی عمل یک تنفس برای افراد است و هدیهای است که هر انسان، توانایی بخشیدن آن را دارد.
شما نقشههای بزرگی در سر دارید. شما اهداف بزرگی دارید. شما هیچوقت راضی نمیشوید، چرا که رضایت داشتن منجر به تن آسائی میشود. بنابراین اکثر اوقات شما ناراحتید، زیرا شما بیشتر به چیزهایی که به دست نیاوردید، انجام ندادهاید و ندارید فکر میکنید.
زمانی را برای تفکر در مورد کارهایی که در زندگی حرفهای و شخصی خود انجام دادهاید اختصاص دهید. در این لحظه شما بیشتر از آن چیزی هستید که زمانی تصور میکردید.
قطعا همیشه باید برای بیشتر از چیزی که هستید و دارید تلاش کنید، اما فراموش نکنید زمانی را برای فکر کردن به همه چیزهایی که دارید اختصاص دهید، مخصوصا ارتباطاتی که با افراد جامعه بدست آوردهاید که مهمتر از هرچیزی هستند که شما میخواهید داشته باشید. برخلاف یک خواسته، آن چیزی که شما دارید یک امید، آرزو و یا رویا نیست. چیزهایی که شما دارید واقعی و فوقالعاده و از آن خود شما هستند. قدر آنها را بدانید.
بعضی وقتها مردم مرتکب اشتباهاتی میشوند. بعضی وقتها شما را رها میکنند. هنگامی که این اتفاقها میافتد، طبیعی است که تصور کنیم آنها حرفمان را نشنیده گرفتهاند و یا توجه نکردهاند. ولی معمولا دلیل مهمتری وجود دارد. شاید آنها احساس سرکوب شدن دارند. شاید احساس میکنند هیچ کنترلی ندارند. ممکن است احساس بیهودگی، به حاشیه رانده شدن، نادیده گرفته شدن و یا کمبود توجه داشته باشند
اتوبار و باربری بارسلون : اولین و بهترین شرکت حمل و نقل اثاثیه منزل و اداری
اگر شما مسئول هستید، چه در محل کار و یا در خانه، احتمالا شما مجبور هستید که به اشتباهاتشان رسیدگی کنید. اما پس از آن به گذشته آن عمل برای مشخص کردن دلیل آن نگاه کنید. هر کسی میتواند آزادانه نظم و انضباط را برقرار سازد. این کار با میسر ساختن تفاهم، یکدلی و کمک به دیگران برای رسیدگی به مسائل بزرگی که منجر به یک اشتباه میشود همراه است.
در پایان ممکن است خود شما مسبب اصلی آن اشتباه باشید.
شما کارتان را دوست دارید. وقتی که شما مشغول به کارتان هستید، این احساس در هر عمل و صحبتی که انجام میدهید بارز است. شما خانوادهتان را دوست دارید. وقتی شما با آنها هستید، آیا این احساس در صحبت و رفتار شما مشخص است؟ دوست داشتن یک احساس است و احساسات معمولا خودخواهانه هستند. احساساتتان را در عمل نشان دهید. عشقتان به افرادی که شما را دوست دارند را در عمل ابراز کنید. نشان دهید که آنها را هم در کلمات و هم در رفتار و کردارتان دوست دارید.
وقتی که شما دوست داشتن را به فعل و عمل تبدیل کردید، افرادی که شما به آنها اهمیت میدهید متوجه احساس واقعی شما میشوند پس مطمئن شوید که اینگونه است.
شما نگران این هستید که مردم به چه چیزی فکر میکنند (احساس بدی به خود راه ندهید، مطمئنا اکثر افراد اینگونهاند). مهم نیست که چقدر سخت تلاش میکنید، شما نمیتوانید همه آن چیزی باشید که مردم میخواهند.
اما شما میتوانید مطابق میل افرادی که شما را دوست دارند و به شما عشق میورزند رفتار کنید. شما میتوانید بهترین فردی باشید که تواناییاش را دارید. خودتان باشید، این کاری است که شما بهتر از هر فرد دیگری میتوانید انجام دهید.
روزنامه دنیای اقتصاد: بخشهایی که در این ستون ارائه میشود، اصول اصلی زندگی و مدیریتی ری دالیو، میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت بریج واتر را که در زمان مدیریتاش در این شرکت استفاده کرده است، شرح میدهد.
لطفا تا زمانی که با ماهیت پنج گام اصلی این فرآیند موافقت نکردید، پیش نروید و ادامه ندهید. این گامها عبارتنداز: اهداف مشخص داشته باشید، مشکلاتی را که در رسیدن به اهدافتان قرار گرفته شناسایی کنید، به درستی این مشکلات را بشناسید. برنامهای پیاده کنید که بتوانید برای رسیدن به اهدافتان با مشکلات پیش رو کنار بیایید و این برنامه را عملیاتی کنید. شما یا به راحتی با انجام این پنج گام اهداف خود را بهدست خواهید آورد و آن را برای خود نهادینه میکنید یا اینکه چیزی را که اشتباه بوده است مشخص کرده و سپس به کمک این رویکرد این روند بهتر خواهد شد. الان چیزی که باید دنبال کنید آزمایش دقیق هر یک از پنج مرحلهای است که بیان شد. در ادامه با گام اول این رویکرد بیشتر آشنا میشویم:
ذاتا شما هر چیزی را که میخواهید میتوانید داشته باشید اما شما همه چیزی را که میخواهید، نمیتوانید داشته باشید.
اولین و مهمترین و در عین حال مشکلترین گام در این پنج گام تنظیم اهداف است زیرا این کار شما را مجبور میکند برای چیزی که واقعا میخواهید تصمیمگیری کنید و از این رو میتوانید چیزی که از زندگی میخواهید بهدست آورید. این گامی است که با محدودیتهای اصلی زندگی مواجه میشوید: زندگی شبیه یک میز غذای متنوع بزرگ از غذاهای خوشمزه است که شما میتوانید امیدوار باشید آنها را مزه کنید. بنابراین شما باید از بعضی چیزها برای بهدست آوردن چیزهایی که بیشتر خواهان آن هستید، صرفنظر کنید.
بعضی مردم در این نکته با مشکل مواجه میشوند و میترسند که یک گزینه جایگزین خوب را از ترس اینکه ممکن است تمام داشتههای آنها که برای شادی آنها ضروری هستند از بین ببرد. در نتیجه آنها اهداف زیادی را در یک زمان دنبال میکنند که بههمین دلیل کمی یا هیچ چیز از آنها بهدست نمیآورند.
به عبارت دیگر با قادر نبودن اینکه نمیتوانید چیزی را که میخواهید بهدست آورید دلسرد نشوید و با این انتخاب خودتان را فلج نکنید و از ادامه کار باز نایستید. راه دیگری را انتخاب کنید. برای بهدست آوردن اهدافتان شما باید اولویتبندی کنید و این اولویتبندی شامل رد گزینههای جایگرین خوب میشود، مهم این است تا اهداف را در ازای تمایلات و خواستهها کنار نگذارید.
دیگر دلیل رایج که معمولا افراد در این مرحله ناکام میمانند این است که آنها چشمانداز اهداف خود را از دست دادهاند که باید در وظایف روزمره این چشماندازها را بهدست آورد. از تنظیم اهداف بر مبنای چیزی که فکر میکنید میتوانید بهدست آورید، دوری کنید. همانطور که قبلا نیز گفتم هر مرحله را جداگانه و شفاف بدون توجه به دیگران انجام دهید. هدفی را تنها به خاطر ارزیابی دست یافتنی بودن یا نبودن آن خط نزنید. هنگامی که شما به هدفی متعهد شدید، ممکن است فکر زیادی را بطلبد و اصلاحات زیادی به برنامه شما در مدت زمان طولانی جهت نهایی کردن آن وارد کند و وظایف زیادی را برای رسیدن به آن انجام دهید. این کار به میزانی تعهد نیاز دارد که شما واقعا میتوانید ذاتا هر چیزی را بهدست آورید حتی اگر در این لحظه چطور رسیدن به آن را ندانید.
ابتدا شما باید متعهد باشید که این برنامه درست است اما بعد از دنبال کردن این فرآیندها و پیش بردن به سمت رسیدن به اهدافتان شما از درست بودن و یا نبودن آن اطمینان بهدست خواهید آورد. اگر دوست دارید میتوانید با اهداف متوسطتری شروع کنید و زمانی که شما وفاداری خود را بیشتر کردید، اشتیاق شما افزایش خواهد یافت.
همیشه من اهدافم را تنظیم میکنم. تا به حال این فکر که چطور میتوانم این اهداف را بهدست آوردم، نداشتهام زیرا تا به حال با تفکر به دل آنها رفته و راه آن را بهدست آوردهام.
همچنین میدانم که میتوانم فریب بدهم. برخلاف مدرسه، در زندگی شما نباید تمام جوابهای درست را مطرح کنید. شما میتوانید از افرادی که اطرافتان هستند کمک بگیرید و حتی از آنها بخواهید تا چیزهایی که شما به خوبی نمیتوانید انجام دهید را انجام دهند. به عبارت دیگر هیچ دلیلی وجود ندارد تا به اهدافتان نرسید. اگر شما این نظر را داشته باشید: 1) انعطاف پذیری کامل: جوابهای خوب از هرکسی و یا هر جایی (و در حقیقت همانطور که من قبلا گفتم همیشه جوابهای بهتری وجود دارد که دیگران بلدند ولی شما بلد نیستید) میآید و 2) مسوولیت پذیری کامل: صرفنظر از جایی که جوابهای مناسب از آنجا میآیند این کار شماست تا این جوابها را پیدا کنید.
این روش بدون بهانهگیری به من کمک میکند تا هر آنچه که برای بهدست آوردن چیزهایی که میخواهم نیاز است، انجام دهم. همه اهداف دستیافتنی نیستند. بعضی ناممکنها وجود دارند اما این تجربه من است که اگر من به ایجاد خلاقیت، انعطاف پذیری و قطعیت برای دنبال کردن اهدافم متعهد باشم، راههایی را که برای بهدست آوردن اهدافم نیاز است را به تصویر خواهم کشید. از آنجایی که تلاش برای بهدست آوردن اهدافم، قویترم میکند بهطور روزافزون من توانایی اهداف بیشتری را خواهم داشت. اگر در رسیدن به اهدافم شکست خوردم، این شکست تنها به من میگوید که آنقدر خلاقیت، انعطاف و قطعیت کافی برای چیزهایی که نیاز است نداشتهام و به عقب برمیگردم و چیزهایی که برای این موفقیت باید انجام دهم را به تصویر میکشم.
ناچارا شما با برگشت به عقب مواجه خواهید شد؛ از اینرو اهداف تنها آن چیزهایی که شما میخواهید و ندارید نیستند. آنها ممکن است نگه داشتن چیزهایی که شما دارید یا حداقل کردن نرخ ضرر و یا جلوگیری از ضرر صددرصدی باشند. زندگی شما را با چالشهایی مواجه خواهد کرد؛ بعضی از این چالشها واقعا از بینبرنده و تلفکننده زمان هستند. هدفتان همیشه این است تا بهترین انتخابها را داشته باشید که میدانید اگر شما این کارها را انجام دهید، پاداش خواهید گرفت. عموما تنظیم اهداف توسط آنهایی خوب انجام میشود که در تفکر ادراکی تصویر کلان، تجزیه و تحلیل کردن شرایط، تصویرسازی و اولویتبندی کردن خوب هستند.
بدیهی است کسی نمی خواهد با فرد متظاهر و حقه باز همکاری کرده یا روابطی برقرار کند اما مواجهه با چنین افرادی اجتناب ناپذیر و قابل پیش بینی است.
افراد صادق کم و بیش شبیه هم هستند. اگر به رفتار آنها با دیگران توجه کنیم و کلی بنگریم، حداقل در رفتار بیرونی خود با دیگران یکسان و شبیه به هم به نظر می رسند. در دنیای امروز صادق بودن یک صفت نادر است؛دنیایی که در آن، صورت ها نقاب دارند و تظاهر در بیشتر رفتارها دیده می شود؛ اما با این وجود هیچ کس تمایلی به پذیرفتن رفتارهای تظاهری و ریاکارانه نشان نمی دهد و اکثرا آن را مقبول نمی دانیم.
برای کمک به شناسایی این خصوصیت و پرورش آن در خود و درک اینکه افراد صادق چگونه رفتار می کنند، به این نکات توجه کنید:
نیازی به تقویت خودبینی ندارند. کسانی که سعی در جلب توجه دیگران کنند، معمولا قصد دارند شکاف و محدودیتی را پر کنند؛در حالی که فرد صادق دارای خودآگاهی و عزت نفس است و کمبودی ندارد که بخواهد برای برطرف کردن آن جلب توجه کند.
دوست داشته شدن زاده خودشیفتگی و عدم اعتماد به نفس است و باعث به وجود آمدن نوعی نیاز برای کنترل احساسات خود و دیگران می شود. افرادی که به خود اعتماد دارند، ساده بوده و خود واقعی شان هستند. اگر دوست شان داشته باشید یا خیر، برای آنان تفاوت چندانی ندارد؛در واقع آنان مشکلی با اینکه کسی دوست شان نداشته باشد، ندارند.
شاید افراد ساده لوح و بی تجربه به راحتی گول بخورند اما افراد صادق، به سادگی در دام دیگران گرفتار نمی شوند و فریب نمی خورند. آنها همواره در جستجوی فهمیدن و تشخیص واقعیت ها هستند و این باعث می شود درست را از نادرست تشخیص دهند و بفهمند چه چیزی ناجور و غیرواقعی است.
لئونارد نیموی، بازیگر سرشناس،در هفتاد سالگی جمله زیبایی گفت: «من بیشتر از هر زمان دیگری به خود واقعی ام نزدیکم زیرا با آنچه که هستم، کاملا احساس راحتی و رضایت می کنم.» فرد صادق از «خود واقعی»اش راضی است و نیازی به نقش بازی کردن ندارد.
آنها اغراق نمی کنند و از خود عکس العمل تند و نامعقولی نشان نمی دهند،حساسیت زیاد در رفتارشان مشاهده نمی شود. در صحبت هایشان از واژگان اغواکننده و فریبنده استفاده نمی کنند و آنچه را که لازم باشد شما بشنوید، می گویند؛ نه بیشتر و نه کمتر.
وقتی شما با آنچه که هستید راحتید، نیازی به چیزهای اضافی برای خوشحال بودن ندارید. می دانید خوشبختی و شادی را کجای درون خودتان بیابید. خود و شغل تان را دوست دارید و شادی را در چیزهای ساده، به ویژه در درون خود می یابید.
وقتی پرطاقت باشید و حساس و نازک نارنجی نباشید، در برابر مشکلات قدرتمند ظاهر می شوید و با اولین مانع ناامید نخواهید شد.
از آنجا که این افراد عزت نفس دارند، نیازی برای گدایی آن نمی بینند. خودستایی و فخرفروشی نکرده و بیش از حد فروتنانه رفتار نمی کنند. البته فروتنی و تواضع از صفات مثبت است اما بهتر است در حد تعادل باشد و در عوض بیشتر روراست و صادق بود.
شاید افراد صادق را خشک، رسمی و جدی تصور کنید اما رفتارهای آنها قابل پیش بینی است. آنان سعی می کنند حساس نباشند و با منطق و سازگاری رفتار کنند.
علاقه ای به نصیحت کردن دیگران ندارند،خصوصا به رفتاری که خودشان عملا از انجام آن ناتوانند. از آنجا که آنها خود را بهتر از دیگران نمی بینند، خیلی موافق نصیحت کردن نیستند.
در تمام این رفتارهای متفاوت که ذکر شد، یک نکته مهم وجود دارد و آن «خودآگاهی» و «شعور خودشناسی» است که باواقعیت همراه شده است. افراد صادق همان گونه هستند که دیگران آنها را می بینند؛ در واقع آنچه که ذاتا هستند، می توان در کردار و رفتارشان مشاهده کرد اما متاسفانه در دنیای امروز صادق بودن، شهامت و جسارت بیشتری می طلبد؛برای همین کمتر شاهد چنین افرادی هستیم و به همین دلیل صادق و روراست بودن در جوامع امروز سخت است.
موفقیت در پیروزی خلاصه نمی شود بلکه شامل عادات روزمره، رشد، پیشرفت و تصمیم هایی است که در زندگی می گیرید. تعجب ندارد اگر تمام افراد موفق، خصوصیاتی مشابه داشته باشند. همه آنها لوازمی در خانه خود دارند که موجب افزایش تمرکز، برقراری ارتباط بیشتر با خانواده و رشد و پیشرفت شان می شود. ما نام تعدادی از آنها را برایتان آورده ایم تا شما هم الگو بگیرید.
یکی از چیزهایی که افراد موفق در خانه هایشان دارند، وسیله ای است که آنها را به ورزش کردن ترغیب می کند. من خرید لوازم ورزشی گران قیمت مانند تردمیل و دوچرخه را پیشنهاد نمی کنم، این وسیله می تواند یک تشک یوگا، طناب بازی، هولاهوپ، دمبل یا حتی فضایی باز برای ورزش کردن باشد. شاید باشگاه ورزشی از خانه شما دور باشد و گاهی حوصله رفتن به آنجا را نداشته باشید اما با وجود این لوازم، دیگر هیچ بهانه ای برای ورزش نکردن نخواهید داشت.
حتی موفق ترین افراد هم گاهی نیاز به انگیزه دارند. در این شرایط کتاب بهتر از هر چیز دیگری عمل می کند. کتاب هایی که رازهای موفقیت افراد، دلایل شکست، سدهای پیش رو و شیوه درست کار و زندگی را بیان می کند و به شما انگیزه ادامه زندگی و دنبال کردن هدف هایتان را می دهد.
افراد موفق گاهی مجبورند در خانه هم کار کنند. اما محل کار آنها در خانه مکانی دنج و آرام است. جایی که هیچ عاملی برای حواس پرتی وجود ندارد و به خوبی می توانند بر کارهای خود تمرکز کنند.
سئو حرفه ای و تضمینی : سئو و بهینه سازی سایت و وبلاگ توسط متخصصین گروه طراحی سایه
این روش فوایدی دارد که مهمترین آن بالا رفتن سرعت کار است. به جای این که 4 ساعت جلوی تلویزیون بنشینید و مدام حواس تان حین کار پرت شود، در اتاق کارتان را می بندید و با تمرکز کامل کارهایتان را در عرض 1 تا 2 ساعت تمام خواهید کرد.
در زندگی افراد 3 نوع هدف وجود دارد: اهداف بلند مدت مانند تصمیم هایی که آغاز سال نو می گیرید. اهداف کوتاه مدت مانند پروژه های چند هفته ای و اهداف روزانه که به سادگی قابل انجام هستند. افراد موفق این توانایی را دارند که تمام این اهداف را در کنار هم به خوبی برنامه ریزی کنند و پیش ببرند که بهترین راه هم تهیه یک دفترچه یادداشت است. از دفترچه یادداشت کوچک که قابل حمل در کیف یا کیف پول است، استفاده کنید.
شما مقالات زیادی درباره شیوه درست نشستن می خوانید اما آن را در زندگی خود به کار نمی گیرید. هنگامی که ساعت ها پشت میز می نشینید و غرق کار می شوید، شیوه صحیح درست نشستن را فراموش می کنید اما این را بدانید که بدن سالم منجر به ذهن سالم، خلاق و فعال می شود. بنابراین در انتخاب میز و صندلی کار خود نهایت دقت را به خرج دهید.
من در خانه ام یک وایت برد دارم و هر چند وقت یک بار روی آن مراحل پیشرفت اهدافم را با جدولی نشان می دهم. نمایش تصویری اهداف به شما کمک می کند تا تمرکز و تسلط بیشتری بر آن داشته باشید.
غذای سالم از الزامات زندگی هر فردی است و افراد موفق این را به خوبی درک کرده اند. مصرف مواد غذایی سالم منجر به ذهنی سالم می شود. بنابراین هله هوله ها را دور بریزید و به دنبال غذاهای سالم تری باشید تا انرژی کافی را برای فکر کردن به اهداف تان بدست آورید.
افراد موفق قادرند میان زندگی و کار خود تعادل برقرار کنند. آنها میز غذاخوری را به دور از تلویزیون قرار می دهند تا بتوانند غذای خود را با تمرکز و آرامش بیشتری میل کنند و درباره اتفاقاتی که در طول روز گذشت با هم به گفتگو بنشینند.
اجاره خودرو : اجاره انواع خودروهای لوکس و تشریفانی
مانیتورها همه جا هستند. یک فرد به طور متوسط از 60 دقیقه، 45 دقیقه خود را در مقابل مانیتور می گذراند. بنابراین فیلم دیدن یا بازی کامپیوتری فرصت خوبی برای استراحت کردن مغز شما نیست. به جای آن به دنبال سرگرمی باشید که به جای مغزتان، دست تان را درگیر کند. نقاشی کردن، ساز زدن، باغبانی، معرق کاری یا هر چیزی غیرمرتبط با مانیتور، گزینه خوبی است.
بیشتر افراد موفق جهان برخی یا تمام لوازم نامبرده را در خانه خود دارند. نکته مهم این است که بتوانید در حین پیشرفت کاری، آرامش و عشق را نیز در خانه خود تجربه کنید. با برقراری تعادلی بین این دو شما هم می توانید فردی موفق باشید.